سازمانهایی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شدند تا حافظ صلح، امنیت و حقوق علمی و هستهای کشورها باشند، امروز متأسفانه به جادهصافکن ابرقدرتها برای تضییع حقوق ملتهای ضعیفتر تبدیل شدهاند؛ و این مسأله بسیار خطرناک است. اگر به قرن نوزدهم نگاه کنیم، جنگها با اعلان رسمی آغاز میشدند. یعنی متجاوز اعلام میکرد قصد حمله دارد و سپس جنگ شروع میشد اما امروز بسیار زیرکانه و با استفاده از یک قطعنامه یا اعلام «وضعیت غیرعادی» در یک کشور توسط یک سازمان بینالمللی یا دبیرکل آن، حملات از سوی کشورهای متجاوز و نظام سلطه آغاز میشود. این روند بسیار نگرانکننده است. برای مثال در جنگ ۱۲روزه یا رویدادهای مشابه جهانی مشاهده میکنیم ابتدا قطعنامهای علیه یک کشور صادر میشود. سپس در سازمانهای فنی، مانند شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشهایی منتشر و بعد از آن حمله آغاز می شود.
همانطور که بهیاد دارید جنگ ۱۲روزه مسبوق به گزارش آقای گروسی بود. او گزارشی را اعلام و پس از آن اسرائیل حمله را آغاز کرد. این کشورها برای اقدامات خود نیازمند نوعی سفیدشویی و توجیه هستند که آن را و این توجیه را از طریق سازوکارهای سازمانهای بینالمللی بهدست میآورند. از اینرو جمهوری اسلامی ایران باید استراتژی و تاکتیکی اتخاذ کند که در آن خوشگمانی یا اعتماد صرف به این سازمانها و اظهارات مسئولانشان کنار گذاشته و هوشیاری در پیش گرفته شود. البته کشور نباید بهانهای برای حمله یا ایجاد چالش در اختیار دیگران قرار دهد اما در عین حال باید بداند با عملکرد کنونی سازمانهای بینالمللی_ که عملا به جادهصافکن اقدامات غیرقانونی و خلاف حقوق بینالملل تبدیل شدهاند_ چگونه مواجه شود.
ضروری است کشور با حضور گروهی از متخصصان و خبرگان، چه درسطح داخلی و چه بینالمللی و البته دلسوز صلح، امنیت و رفاه ملتها، راهحلی اساسی بیابد. تصور اینکه سازمانهای بینالمللی هنوزهمان رسالت دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی رادنبال میکنند_ یعنی جلوگیریازجنگ وحفظ و ایجاد صلح_ دیگرواقعبینانه نیست.وقتی نهادی که باید اصلاحگر، حافظ صلح و میانجی باشد، خود به یاری متجاوز میشتابد ناگزیر باید بنشینیم و تدابیری اساسی و جدی بیندیشیم. بیاعتمادی عمیقی نسبت به سازمانهای بینالمللی در کشورهایی مانند ایران شکل گرفته است،چراکه پس از ۱۲روز جنگ کشتارمردم وتخریب زیرساختهای علمی،شورای حکام هیچ اشارهای به متجاوزنمیکند و درنهایت قربانی رامتهم میسازد. بنابراین باید سیاستی جدید در قبال سازمانهای بینالمللی اتخاذ کنیم. پایههای این تصمیمگیری نیز باید بر چند محور وحدت ملی «وحدت با کشورهای همسو و منطقهای» و«تقویت و اتکای کامل به توانمندیهای بالای نظامی کشور» استوار باشد.